در این مراسم که با همکاری موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام و چندین موسسه دیگر برگزار شد جمع زیادی از علاقمندان به سلوک معنوی و عرفان اسلامی حضور یافتند و حجج اسلام والمسلمین نخاولی، لواسانی، رضایی تهرانی و وکیلی، به بیان برخی از خصوصیات اخلاقی و ابعاد طریق معرفتی مرحوم علامه طهرانی پرداختند.

به گزارش شهرآرانیوز حجت الاسلام والمسلمین «مهدی نخاولی» در سخنان خود با اشاره به برخی از خصوصیات مرحوم علامه طهرانی گفت: آنچنان که در آثار ایشان نیز دیده می شود، ایشان وقتی در زمینه فقه می‌نویسد، همانند فقیهی است که تمام عمر خود را در فقه گذرانده و زمانی که در مورد تاریخ معاصر مطلب می نویسد، همانند مورخی است که عمر خود را در مسیر تاریخ معاصر گذرانده است.

وی افزود: وقتی در مود تاریخ اسلام و حقایق این تاریخ، کلام، تفسیر، عرفان و مسائل اجتماعی نیز گفت و گو می‌کند، اوضاع به همین گونه است. خدا هم این کار را بی‌حساب نمی‌گذارد و آنچه را که خداوند نصیب ایشان کرد، به هر مدعی ایمان عطا نکرده است.

نمونه بارزی از نظم، اخلاق و ادب

در ادامه این مراسم، حجت الاسلام والمسلمین «سید ابراهیم لواسانی» به بیان برخی از خصوصیات اخلاقی مرحوم علامه طهرانی پرداخت و گفت: ایشان همواره توصیه می‌کرد که اعضا و جوارح خود را در اموری که نورانیت و معنویت ندارد، مصرف نکنیم.

وی افزود: از جمله خصوصیات بارز شخصیت ایشان، نظم فراوان ایشان در انجام کارها و نیز رعایت اخلاق و ادب در همه اوقات بود. در کنار این که تلاش می کرد همواره ظاهر موقری هم داشته باشد و دیگران را نیز به این کار توصیه می‌کرد.
حجت الاسلام والمسلمین لواسانی خاطرنشان کرد: ایشان تلاش کرد از همه ساعات و لحظه‌های عمر خود نهایت استفاده را داشته باشد و به همین دلیل، تعطیلی در فعالیت‌های ایشان راهی نداشت.

وی افزود: از نظر مرحوم علامه طهرانی، دین همان عرفان بود و امام شناسی را نیز در عرفان می‌دید و می‌گفت تا راه سلوک و صیانت از نفس را پیدا نکنی، نمی‌توانی به حقیقت کسی که به «من عرف نفسه فقد عرف ربه» رسیده، راه پیدا کنی.

حجت الاسلام والمسلمین لواسانی تاکید کرد: ایشان در حوزه علمیه قم، هرگز به جریانات روشنفکری ورود پیدا نکرد و همه چیز را در مکتب امام صادق (ع) می‌دید. ضمن این که ایشان به شدت از مدرک گرایی طلاب علوم دینی انتقاد می‌کرد و به آن حساس بود و شان طلاب را بیش از گرفتن مدرک می‌دید.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به کمک‌های مرحوم علامه طهرانی به انقلاب و انقلابیون اشاره کرد و گفت: ایشان به صورت خصوصی و عمومی، همواره رهنمودها و تذکراتی را در این مسیر ارائه می‌کرد.

حجت الاسلام والمسلمین لواسانی در پایان خاطرنشان کرد: فنای مرحوم علامه طهرانی در ائمه اطهار (س) زبانزد خاص و عام بود و ارادتی عجیب به خاندان عصمت و طهارت داشت.

«نفس کُشی» و «حق محوری» در وجود مرحوم علامه طهرانی

در بخش دیگری از این مراسم، حجت الاسلام والمسلمین «محمد رضایی تهرانی» نیز در بیان خصوصیات مرحوم علامه طهرانی سخن گفت و مطالب خود را با بیان این مطلب آغاز کرد که کمال انسان در رسیدن به مقام والای خلیفه اللهی است و راه رسیدن به کمال الهی نیز تخلق به اخلاق الهی است. سهم هر کس از مقام خلیفه اللهی به اندازه بهره وری از صفات الهی است. محور اصلی این عرصه نیز پیامبر خاتم (ص) است و الگوی رسیدن به قله رفیع خلیفه اللهی هم پیامبر اسلام (ص) است.

وی افزود: الگوی تربیتی و اخلاقی همه اولیای الهی نیز اقتدا به پیامبر (ص) و آل پیامبر (ع) است. در وجود مرحوم علامه طهرانی نیز صفات الهی در چنان نقطه اوجی قرار دارد که بیان فهرست وار آن نیز زمان طولانی می‌طلبد. در وجود ایشان بیش از همه چیز، دو عنصر «نفس کُشی» و «حق محوری» عیان بود.

حجت الاسلام والمسلمین رضایی تهرانی در ادامه، ضمن بیان بخش کوتاهی از خاطرات خود از مرحوم علامه طهرانی، به بیان برخی پرسش و پاسخ‌ها از ایشان پرداخت و گفت: زمانی که از ایشان سوال کردیم راه رسیدن به حضور قلب در نماز چیست، ایشان فرمود باید در تمام شبانه روز حضور قلب داشته باشی تا بتوانی در نماز نیز حضور قلب داشته باشی.

وی افزود: مرحوم علامه طهرانی در پاسخ به پرسش دیگری درباره روایتی از پیامبر (ص) در بیان شخصیت حضرت فاطمه زهرا (س) نیز می گفت: مقصود از فاطمه (س) در این روایت، حقیقت محمدیه است و فاطمه زهرا (س) تجلی تام این حقیقت است.

تبیین مسائل سلوکی و عرفانی با زبانی ساده

حجت الاسلام والمسلمین «محمدحسن وکیلی» دیگر سخنران این مراسم بود که به بیان برخی دیگر از ویژگی های شخصیتی مرحوم علامه طهرانی پرداخت و گفت: ایشان در دوره‌ای که بسیاری از بزرگان، حتی از بیان برخی از مسائل عرفانی نیز پرهیز می‌کردند، این مسائل را با نوشتن کتاب و آن هم با زبانی ساده که برای فهم عموم مردم دشوار نباشد، تبیین کرد. ضمن آن که در تمامی آثار و کتاب‌های خود نیز تلاش کرد تا آنجا که می‌تواند، اثری از نام خود باقی نگذارد. حتی اگر ضرورت را به بیان مطلبی می‌دید و می‌دانست که مثلا مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به آن اشاره کرده است، همان مطلب را با ذکر نام ایشان می‌آورد و مطلبی از خود به آن اضافه نمی‌کرد.

وی افزود: در کنار این مسائل، ایشان در آثار خود تلاش کرد که فضائل خود را نیز کتمان کند و حتی آنجا که از افرادی نظیر مرحوم حداد از ایشان تعریف و تجلیل کرده بود نیز نامی از خود به میان نمی‌آورد. حتی ایشان اصرار داشت که اگر انتقادی به خود وارد می‌داند، آن را در نوشته‌های خود نیز بیان کند و اینگونه بر نفس خود تسلط پیدا کند.